زمان تقریبی مطالعه: 3 دقیقه

بهاءالدین باجن

بَهاءُالدّینِ باجَن‌ (790-912ق‌ /1388-1506م‌)، شاعر و از صوفیان‌ طریقۀ چشتیۀ برهانپور. شهرت وی به‌ سرودن اشعار هندی‌، موسوم‌ به‌ دهره‌ است‌ (نک‍ : دنبالۀ مقاله‌) و او به‌ سبب‌ ویژگیهای‌ این‌ نوع‌ اشعارش‌ تخلص باجن‌ را برای‌ خود برگزید. باجن‌ واژه‌ای‌ هندی‌ مشتق‌ از مصدر بَجنا به‌ معنای‌ نواختن‌ و خواندنِ آواز است‌ (جالبی، 1 /106؛ هادی، 118؛ پلاتز، .(134 باجن فرزند شیخ معزالدین‌، از فرزندان‌ مولانا احمد مدنی‌ و در تصوف‌ مرید شیخ‌ رحمت‌الله‌ گجراتی‌ بود. وی‌ قسمت‌ اعظم زندگی خود را در گجرات‌ گذراند (نسیم‌، 6 /214؛ جالبی‌، 1 /106). 
خزانۀ رحمت‌ و جُنگ‌نامۀ پشواز و ساری‌ و چولی‌ و تهبند و ازار و اشعار صوفیانۀ هندی‌ باجن‌، از آثار بر جا مانده‌ از اوست‌ (صدیقی‌، 1 /386، 418؛ احمد، 133). خزانۀ رحمت‌ كه‌ می‌توان‌ آن‌ را از نخستین‌ نمونه‌های‌ مدون‌ ادبیات‌ اردو در گجرات‌ به‌ شمار آورد، با عنوانهای دیگری همچون گلستان رحمت و خزائن رحمت‌الله‌ نیز در منابع‌ آمده‌، و شامل‌ شرح‌ حال‌ و گفته‌های‌ پیر او، شیخ‌ رحمت‌الله‌ به‌ فارسی‌ و كلام‌ صوفیانه‌ و دهره‌های‌ او به‌ هندی‌ است‌. 
دهره‌ نوعی‌ شعر هندی‌، و آن‌ كلامی‌ موزون‌ و آهنگین‌ است‌ كه‌ مضمون‌ حمد و نعت‌ و منقبت‌ دارد و توسط قوالان‌ همراه‌ با ذكرهایی‌ در مدح‌ مشایخ‌ نواخته‌ و خوانده‌ می‌شود؛ چنان‌كه‌ بهاءالدین‌ باجن‌ در این‌گونه سروده‌ها به مدح‌ پیر خود و شناساندن‌ آرامگاه‌ وی‌ و نیز به‌ وصف‌ گجرات‌ می‌پردازد. سرودن‌ این‌گونه‌ اشعار توسط باجن‌ شاید حاصل‌ اهمیت‌ سماع‌ در میان‌ سالكان‌ طریقۀ چشتیه‌ باشد (جالبی‌، 1 /106-107؛ نسیم‌، 215-216؛ منزوی‌، 11 /1105، 12 /2309؛ بشیر حسین‌، 2 /300؛ نیز نک‍ : ه‍ د، 7 /533). خزانۀ رحمت‌ در مجموعۀ نسخه‌های‌ خطی‌ كتابخانۀ شیرانی‌ و كتابخانۀ انجمن‌ ترقی‌ اردو نگهداری‌ می‌شود. تاریخ‌ كتابت‌ این‌ نسخه‌، به‌ سبب‌ افتادگی‌ صفحات پایانی آن معلوم‌ نیست‌ (صدیقی‌، 1 /363؛ بشیر حسین‌، همانجا). 
مثنوی‌ جنگ‌نامۀ پشواز و ساری و چولی و تهبند و ازار، شامل‌ 219 بیت‌ است‌ كه در كتابخانۀ انجمن ترقی اردو نگهداری‌ می‌شود. تاریخ‌ كتابت‌ آن‌ 1161ق‌، و كاتب آن شخصی است به نام‌ عبدالنبی‌ (صدیقی‌، 1 /362-363، 368، 418). 
از خلفا و جانشینان بهاءالدین باجن می‌توان علی متقی برهانپوری‌ و شیخ‌ عبدالحكیم‌ (فرزند باجن‌) را نام‌ برد. شیخ‌ عبدالحكیم‌ به‌ مجالس‌ سماع‌ علاقۀ خاص‌ داشت‌. وی‌ همچون‌ پدرش‌ اشعاری‌ به‌ زبان‌ هندی سروده است‌ (راشد، 367- 368؛ قادری‌، 348؛ رضوی‌، II /283؛ هادی‌، همانجا). 
باجن اواخر عمر را در برهانپور سپری كرد و در همان‌جا درگذشت‌ و به‌ خاك سپرده‌ شد (یونس‌ شاه‌، 1 /189؛ نسیم‌، 214؛ رضوی‌، همانجا). 

مآخذ

احمد، عزیز، تاریخ‌ تفكر اسلامی‌، ترجمۀ نقی‌ لطفی‌ و محمد جعفر یاحقی‌، تهران‌، 1367ش‌؛ بشیرحسین‌، محمد، فهرست‌ مخطوطات‌ شیرانی‌، لاهور، 1969م‌؛ جالبی‌، جمیل‌، تاریخ‌ ادب‌ اردو، لاهور، 1975م‌؛ راشد برهانپوری‌، محمد مطیع‌الله‌، برهانپوركی‌ سندهی‌ اولیاء، حیدرآباد دكن‌، 1987م‌؛ صدیقی‌ امروهوی‌، افسر و سرفراز علی‌ رضوی‌، مخطوطات‌ انجمن‌ ترقی‌ اردو، كراچی‌، 1965م‌؛ قادری‌، محمد ایوب‌، تذكرۀ علمائی‌ هند، كراچی‌، 1961م‌؛ منزوی‌، خطی‌ مشترك‌؛ نسیم‌، ا.د.، «مشایخ‌ اردوسری‌ مصنفین‌»، تاریخ‌ ادبیات‌ مسلمانان‌ پاكستان‌ و هند، لاهور، 1971م‌، ج‌ 6؛ یونس‌ شاه‌، تذكرۀ نعت‌ گویان‌ اردو، ایبت‌آباد، 1982م‌؛ نیز: 

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.